آنوشاآنوشا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

دخترم آنوشا

10 ماه و 15 روز و 15ساعت و15دقیقه و30 تانیه با هم بودن

1392/1/21 10:09
نویسنده : مامان سارا
189 بازدید
اشتراک گذاری
زمان چه زود میگذرد یادم میاد وقتی شما 2 ماه شدی و همش دل درد میشدی با اینکه من رژیمی رو که دکتر بهم داده بود رعایت میکردم ولی فرقی نمیکرد همه بهم میگفتن صبر کن 4 ماه بشه دیگه خبری از این دل دردا نیست منم بهشون میگفتم اوه تا 4 ماهگی که خیلی مونده ,باورم نمیشه که به این سرعت گذشت  ده ماه و نیمه که با آمدنت حس و حال عجیبی به زندگی من و بابایی دادی , و حالا فقط 42 روز مونده تا شما یک ساله بشی عروسکم از کارهایی که تازه یاد گرفتی واست بگم الان دست میزنی تا آهنگی رو گوش میدی همراش شروع میکنی به دست زدن و میرقصی همراه با رقصیدن مچهای پاتو میچرخونی میتونی فووت کنی خاله سوزان میگه خوبه میتونه شمع تولدشو فووت کنه اما مامانی هنوز نمیدونه که واست تولد بگیره یا نه آخه خاله جون که تولد یکسالگیه روژان رو گرفت خیلی روژانی اذیت شد اصلا از تولد چیزی نمی فهمید از یک طرفم میگم یادگاری میمونه هنوز تصمیم نگرفتم,

و اما از پیشرفت دایره لغات:

هااااانااااااااااااا

آنا

روژان و آنیسا رو صدا میزنی :آناسسسسسسس

وقتی چیزی رو میخوای انگشت اشاره دستتو میگیری بالا و میگی من من منننننن

ماماننننننننننن

وقتی هم مثلا دعوات میکنیم متوجه میشی و میزنی زیر گریه واینقدر نگاه به اونی که دعوات کرده میکنی تا خودش بیاد بغلت کنه  بعدش آروم میگیری خیلی ناز داری دختر

http://ups.night-skin.com/

              تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

http://ups.night-skin.com/

                   عاشقانه دوست دارم فرشته کوچولوی من

                                             با اومدنت فهمیدم مادر بودن چقدر زیباست با تمام سختیهاش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله شیما
21 فروردین 92 21:11
ای جانم که اینقدر نفسی عروسک سارا جون تولدش مهمون دعوت نکن براش کیک بخر و ببرش آتلیه بعد هم کیکشو ببر خونه مامانت اینا بخورین