واکسن یک سالگی
نازنینم امروز من و شما و عمو حکمت (شوهر خاله سوزان)شما رو بردیم واکسن یک سالگیتو زدی بر خلاف واکسنای قبلی این یکی خیلی راحت بود یه آمپول کوچولو زدن توی بازوی شما و شما هم یه ریزه گریه کردی بعدش هم نه خبری از تب کردن بود و نه کمپرس گذاشتن فقط بی آرومی میکردی که اونم طبیعی بود طبق معمل همیشه اول مامانی شما رو برد واسه اندازه گیری قد و وزن و دور سر که خدا رو شکر همه چیز عالی بود و بعدش از اونجایی که مامانی دلش نمیاد و نمیتونه تحمل کنه که به شما آمپول بزنن عمو حکمت زحمتشو میکشه دستش درد نکنه
آنوشا بعد از زدن واکسن تو تخت روژانی خوابش برد:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی