فقط 15 روز مونده.....
دخترکم اینقدر زمان زود گذشت که اصلا باورم نمیشه 15 روز دیگه شما یک ساله میشی امسال روز مادر حال و هوای دیگه ای داشتم اولین سالی بود که علاوه بر زن بودنم مامان هم بودم خدا رو هزاران بار شکر به خاطر اینکه نعمت مادر بودن رو به من هدیه کرد امیدوارم خودش این توانیی رئ به من بده که بتونم هم همسر خوبی برای بابایی باشم و هم مامان خوبی برای شما خیلی دوستتون دارم عزیزای من
چند تا کار جدید هم ملوسک مامان یاد گرفته:
وقتی میخوام لباساشو عوض کنم خودش کمک میکنه و لباسشو از سرش در میاره
وقتی لباسشو میزارم جلوش بر میداره و میخواد تنش کنه
وقتی بایرون(اسم سگ بابا جون)رو صدا میزنیم بر میگردی به سمت حیاط و نگاهش میکنی کلا رابطه خیلی خوبی با حیونا داری این چند روز که خونه مامان جون هستیم
عصرا با کالسکه میبریمت بیرون خدا نکنه که گربه ببینی فقط میخوای خودت رو از توی کالسکه بندازی و بری پیشی رو بگیری دختر نترس مامان
وقتی میگم آنوشا مامان رو بوس کن لباتو میزلری روی صورت مامان
وقتی من میخندم میخوای ادای خنده من رو در بیاری
آخ جون عصری یه کم چهار دستو پا رفتی
موقع غذا خوردن خودت میخوای غذا بخوری راستی دیگه سوپ نمخوری هر غذایی که ما میخوریم شما هم میخوری
به محض شنیدن آهنگ کلی میرقصی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی