آنوشاآنوشا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

دخترم آنوشا

پانزده ماهگی

1392/10/3 18:42
نویسنده : مامان سارا
704 بازدید
اشتراک گذاری

15 ماهگیت مبارک وروجکم این روزا خیلی شیطون شدی و حسابی مامان رو کلافه کردی دیگه کامل راه میری و من باید مثل سایه دنبالت بیام و مواظبت باشم یه لحظه آروم نمیشینی روی زمین صبح ها که بابایی سر کاره فقط چشات دنبال منه که ببینی کجا میرم و چه کار میکنم اگه ازت دور بشم صدام میزنی و دنبالم راه میوفتی دیگه توی رورووکت هم نمیشینی تا بحال چند تا از دوکوری های خونه رو زدی شکوندی  دست مجسمه ای رو که بابا از شیراز واسه مامان آورده بود رو زدی شکوندی بعد بابا نگاهت کرد شما گفتی آخ آخ و دست مجسمه رو بوس کردی .

 

از دندونای مرواریدیتم بگم که الان 14 تامروارید کوچولو داری

 

با تمام شیطنتات ولی خیلی باهوشی دلبرکم اگه توی تلویزیون گربه (میو)niniweblog.com,سگ(هاپ هاپ) شکلک های شباهنگ Shabahang,بع بعی(قبلا میگفتی بع بع ولی از وقتی که بهت گفتم بع بعی میگه بع بع دنبه داری نه نه هر وقت ازت میپرسم بع بعی چی میگه میگه نه نه ),گاو(مو),اسب(خودتو تکون میدی و میگی پیتو),پرنده(تو تو) و ماهی (رو هم قشنگ میتونی بگی) میشناسی و صداشون رو در میاری به محض دیدن استکان چای میگی چاییییییی پشت سرش هم میگی داغ دیگه دخترم بزرگ شده صبح ها که از خواب بیدار میشه با مامانش نون و پنیر و چای شیرین میخوره

موقع غذا خوردن هم باید براش بشقاب و قاشق جداگانه بیارم تا خانوم خودش غذاشو بخوره 36_1_51.gifاوه اوه خدا به من صبر بده همینطور موقع آب خوردن باید لیوان رو خودت بگیریو بخوری و نهایتا چپه کردن لیوان شکلک های محدثه

موقع تلویزین نگاه کردن هم اگه برنامه ای که دوست داری تمام بشه یا از یه شخصیتی خوشت بیاد و اون بره میزنی زیر گریه و من بیچاره نمیدونم چه جوری به شما بفهمونم که فقط یه فیلم بود

تو کارای خونه به مامانش کمک میکنه وگرد گیری میکنه

دیروز برای اولین بار تنهایی بردمت حمام اولش خیلی میترسیدم که شما باهام همکاری نکنی اما شما خیلی خیلی دختر خوبی بودی و کلی آب بازی کردی

اما از دایره لغاتت هم بگم که با یه آغو آغو  ساده شروع شد و حالا کلی پیشرفت کرده خیلی جالبه کلمات سخت رو خیلی راحت تلفظ میکنی شیرین زبونم:

مامان , بابا,عمو,عمه,دایی , آله(خاله) 

آب(به تمام نوشیدنی ها میگی) و نون (به تمام خوراکیها)

ژله

جارو

دد

بریم

بدو

منم

نانا(یعنی آهنگ بذار به محض اینکه سوار ماشین میشیم میدونی پانل ضبط گذاشت اشاره میکنی به کنسول ماشین و میگی نانا)

آک(لاک وقتی لاک رو میارم و بهت میگم مامانی لاک بزن لاک رو بر میداری و میکشی رو انگشتای ظریفت)

ارگوش(خرگوش)viannen_94.gif,ارسی(خرسی)Mommy ,موش, ماهی رو تلفظ میکنی و بقیه حیونایی که بالا نوشتم رو صداشونو در میاری

مایین(ماشین)

امروز قاشق دستت بود بهت گفتم مامان این قاشقه یک مرتبه دیدم داری میگی ،آشق باورم نمیشد 

یه کار دیگه هم امشب یاد گرفتی که باورم نمیشد اولش مامان جون نی گذاشت توی لیوان و بهت یاد داد که با نی آب بخوری و شما شروع کردی با نی آب خوردن اولش فکر کردم داری نی رو با دندونات میجوی ولی دیدم نه شما  واقعا داشتی آب میخوردیشکلکهایجالب آروین

عکسای آتلیه هم آماده شدن اما فایل عکسات رو این هفته بهمون میدن این یکی از عکسات با موبایل از روی عکست گرفتم به همین خاطر کیفیت خوبی نداره به زودی عکسای آتلیه رو میذارم

 

          http://ups.night-skin.com/

                           فرشته دوست داشتنی من و بابا بوسسسسسسسسس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)