آنوشا و اتل متل با عروسکاش وتلاش برای گرفتنشون
مامان دیگه عکس نگیر خسته شدم
من وبلاگم را دوست دارم....
آری من عاشقانه وبلاگم را دوست دارم یا که بهتر بگوییم من عاشق اینجام چرا که ابدی خواهد شد لحظه به لحظه ی بودن با پاره تنم نمیدانم شاید روزی فرا رسد که غبار پیری از خاطرم این لحظات شیرین را پاک کند و من در افسوس به خاطر آوردن آن روزها .... برای همین عاشق اینجام چرا که هر زمان احساس دل تنگی کنم فقط کافیست تایپ کنم دخترم آنوشا آنوشایی که با آمدنش دنیایم را غرق در شادی کرد دخترم دردانه زیبایم دوستت دارم ... صدای دلنوازت را,نگاه معصومانه ات را,شیطنت های کودکانه ات را,خنده دلنشینت را,همه را دوست دارم میدانی..... من توسط مینای عزیز و لیانا جونم به این بازی دعوت شدم و طبق روال بازی منم باید سه نفر از دوستای گلم رو به...
نویسنده :
مامان سارا
8:13
8 ماه زندگیه شیرین تر
آنوشای عزیزم دیروز شما 8 ماهه شدی انگار همین دیروز بود که با آمدنت به جمع من و بابا زندگیه ما رو شیرین تر از قبل کردی و هر روز هم با کارای جدیدی که یاد میگیری شیرین تر میشی عسلم تازه الان دو تا دندونای پیشین فک بالاتم در اومدن یعنی الان شما 6 تا مروارید کوچولو داری از کارهایی که میتونی انجام بدی واست بگم مامانی الان دیگه کلی زحمت میکشی غلت میزنی فقط دو تا ,میتونی بشینی وقتی توی کالسکه هستی دو طرف کالسکتو میگیریو میشینی ,میدونی درب خروجیه خونه کدومه و روزا وقتی غر غر میکنی من میرم به طرف در حیاط شما ذوق میکنی و دست و پا میزنی دردری شدی وروجک,وقتی بهت میگم آنوشا میمی میخوای میفهمی منظورم چیه و خودتو میندازی توی بغلم و میخندی,بابایی نمیتونه بچه ...
نویسنده :
مامان سارا
16:54
هفت ماه شدن عروسک با شروع زمستون
خرس مهربون مامان با شروع اولین روز از فصل زمستون شما 7 ماه شدی چه زود گذشت پارسال اینموقع من چهارمین ماه بارداریمو میگذروندم با این تفاوت که امسال خیلی گرمتر از پارسال الان چند روز که اینجا واقعا هوا گرم شده اصلا تابستون شده گرمای وجود تو نه تنها زندگیه من و بابا رو خیلی گرمتر کرده هوا رو هم تحت تاثیر خودش قرارداده مثل بخاری با این تفاوت که سوختش از شیره ...
نویسنده :
مامان سارا
19:21
happy winter
merry christmas
دل نوشته
/**/ آغوش من قدمگاهتو و دلم فرش زير پايت بگذار شميم روح نواز عطر تنت در تك تك سلولهاي وجودم پخش شود بگذار تا گوش نواز ترين ترنم گيتي ... «« صداي طپش قلب تو »» روح و روان خسته ام را آرام سازد . با تو هستم.................. دخـــــــتــــــركـــــم اي همه ي زندگي من هستي من فداي تو خداي من پناه تو هفت ماه از اومدن تو گذشت . وقتی به آغوش میگیرمت بارها و بارها خدا رو به خاطرداشتن تو شکر میکنم . ...
نویسنده :
مامان سارا
19:21
آنوشا شبیه مامانشه یا باباش؟
دوست جونییا لطفا نظر خودتونو توی فرم نظر خواهی که گوشه سمت راست وب گذاشتم بدین خیلی خیلی مرسی دوستتون دارم ...
نویسنده :
مامان سارا
19:21